سهیل ملکی نویسنده و بازیگر تئاتر در گفتوگو با «ایران»:
نمایش ایرانی تاریخ ماست و نمیتوانیم آن را کتمان کنیم
سهیل ملکی بر این نظر است که نمایش ایرانی تاریخ ماست و نمیتوانیم آن را کتمان کنیم. همان طور که تماشاخانه سنگلج شناسنامه ماست و خیلی افراد در این زمینه کار کردهاند و حرفی برای گفتن دارند. این نویسنده و بازیگر تئاتر قرار است نمایشنامه «هاگیر واگیر» را به چاپ مجدد برساند و اجرای آن را روی صحنه ببرد.
من در جهان خود «مریض نوشتن» هستم
ملکی در گفتوگو با «ایران » درباره فعالیتهای خود در زمینه نمایشنامهنویسی گفت: سالهای بسیاری است مشغول نگارش داستان، شعر، نمایشنامه و... هستم اما به صورت حرفهای و رسمی نمایشنامه «هیچ و پوچ» اولین اثری است که به قلم من چاپ شده است و جایزه نمایشنامهنویسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را برای من به ارمغان آورد و این اتفاق موجب شد به صورت جدیتر روی نمایشنامهنویسی تمرکز کنم.
او در ادامه افزود: تازهترین تجربه من نیز نمایشنامهای کمدی- ایرانی، با نگاهی آزاد به موسیقی ضربیخوانی با نام «هاگیر واگیر» است. این نمایش به دوران قاجار اشاره دارد و سومین کار رسمی من به شمار میآید که توسط نشر جامهدران راهی بازار کتاب شده است. این نمایشنامه هم اکنون و پس از گذشت 6 ماه از چاپ اول به چاپ مجدد رسید و در دیالوگنویسی و روند قصه، خوشبختانه تاکنون بازخوردهای خوبی از سوی اهل فن و خوانندگان تئاتری و غیرتئاتری دریافت کرده است.
این هنرمند بیان کرد: «هاگیر واگیر» ریشه در یک داستان واقعی دارد و با قصهای خیالی ترکیب شده و قرار است یکی از بانوان کارگردان ما که پیش از این نیز در زمینه نمایش ایرانی فعالیت داشته و بر اجرای این طیف از نمایشهای ایرانی تسلط دارد، آن را روی صحنه ببرد.
ملکی درباره برنامهاش برای کارگردانی گفت: به شخصه دغدغه کارگردانی ندارم. من در جهان خود «مریض نوشتن» هستم اما اگر فرصتی پیش بیاید تا یک نمایشنامه مینیمال و جمع و جور را روی صحنه ببرم، کارگردانی را تجربه خواهم کرد اما در حال حاضر چنین تصمیمی ندارم.
یک نمایشنامهنویس و کارگردان باید دغدغهمند اتفافات جامعه خودش باشد
این نمایشنامهنویس و بازیگر تئاتر اظهار داشت: به غیر از نمایشنامههای خوب ایرانی، نمایشنامههای بسیار خوب خارجی هم وجود دارد که بسیار خوب و بجا و درست هستند و خیلی از آنها، به عنوان الگو و معیار استفاده شدهاند و مورد اقتباس قرار میگیرند. البته ممکن است سلیقه ما با قلم نویسنده همراه نباشد اما اینکه بخواهیم کیفیت نمایشنامهها را زیر سؤال ببریم، بیسوادی ما را نشان خواهد داد. نظر من این است که باید این آثار را بخوبی بخوانیم و براساس آن، اقتباسهایی نسبت به جغرافیا و اجتماع خودمان داشته باشیم. او ادامه داد: اینکه یک نمایشنامه از چخوف یا هر نویسنده دیگری را اجرا کنیم، از لحاظ هنری کار ارزشمندی است اما یک نمایشنامهنویس و کارگردان باید دغدغهمند اتفافات جامعه خودش باشد. اکنون من ممکن است نمایشنامه «خواستگاری» چخوف را روی صحنه ببرم. این یک کار هنری است که اگر دیدگاه من در زمینه کارگردانی درست باشد، یک کار هنری استاندارد انجام شده است اما اگر از آن اقتباس کنم و یک برداشت آزاد داشته باشم، علاوه بر کارهای قبل یک اتفاق اجتماعی با دغدغهمندی همسو با جامعه خود هم به تئاتر کشور اضافه کردهام.
دغدغه من نمایشنامه اصیل ایرانی است
ملکی گفت: ممکن است من 15 کار ایرانی روی صحنه ببرم و برای شناسنامه خودم یک کار خارجی هم کار کنم. اما براین باور هستم که نمایشهای بزرگ دنیا باید در نمایشنامهنویسی به عنوان یک متر و معیار استفاده شود و از آنها برای جغرافیای خودمان بهره ببریم. این نگاه من به واسطه دغدغه همیشگی من برای نمایش ایرانی است.
او ادامه داد: من نمایش ایرانی معاصر را دوست دارم اما اکنون دغدغهمند این نوع نمایش نیستم.
دغدغه من نمایشنامه اصیل ایرانی است که برپایه نمایشهای طربانگیز، شادیآور و خندهدار و برپایه نمایش ایرانی تخت حوضی، سیاهبازی، خیمهشببازی و هنر اصیل ایرانی است. نسل جدید باید با نسل گذشته و هنر آنها آشنا شود. نمایش ایرانی تاریخ ماست و نمیتوانیم آن را کتمان کنیم. همان طور که تماشاخانه سنگلج شناسنامه ماست و خیلی افراد در این زمینه کار کردهاند و حرفی برای گفتن دارند.
این هنرمند افزود: یکی از علایق شخصی من تاریخ است و در این زمینه بشدت به دوران قاجار علاقهمند هستم. سادهتر بگویم من برای دوره قاجار میمیرم. به حد و اندازه خود درباره این دوره خواندهام و همچنان میخوانم.
من اگر بخواهم به زمان گذشته سفر کنم، دوست دارم به دوره قاجاریه و حکومت ناصرالدین شاه بروم. نه به دلیل سیاست آن دوران بلکه به دلیل شرایط اجتماعی آن زمان. برای همین تمام تلاشم این است از آن زمان و اتفاقات آن برای نگارش نمایشنامه بهره ببرم.
او مطرح کرد: حداقل سه چهار کار بعدی من باز به این دوره خواهد پرداخت. کار دیگری نیز در دست دارم که درباره چند کلفت دوره قاجار است که در فضایی گیر کردهاند و در زمان سفر خواهند کرد.
نگار امیری
خبرنگار